وقت تفریح
اینجا همه چی پیدا میشه
| ||
|
ناهارش رو خورد و رفت تو اطاقش تا مشقهاشو بنویسه و کمی هم استراحت کنه بعد از ظهر بود که پسره اومد پیش مادربزرگش و ازش پرسید : " بابا مامان هنوزهم نیومدند ؟ " مادربزرگ که داشت یواش یواش نگران میشد گفت : " نه ؟ " پسرک اینبار دیگه نتونست جلو خودش رو بگیره و زد زیر خنده مادربزرگ عصبانی شد و سرش فریاد کشید : " تو چت شده ؟ چرا هر بار اینو میپرسی! حالا چرا میخندی ؟ " بچه جواب داد.: " شب دیر وقت بود و منم داشت خوابم میبرد که یهو دیدم بابا اومده تو اطاقم و دنبال یه چیزی میگرده " - خوب دنبال چی میگشت ؟ پسره ادامه داد : " بابا گفتش کف پاش ترک برداشته واسه همین دنبال کرم نرم کننده و مرطوب کننده میگرده ! " - بعدش چی شد ؟ پسرک در حالیکه که چشمهاش برق عجیبی میزد گفت : " هیچی مامان بزرگ . چون اطاق تاریک بود ، به جای کرم ، اشتباهی تیوب چسب فوری رو بهش دادم!" نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |