|
وقت تفریح
اینجا همه چی پیدا میشه
| ||
|
لینک دوستان
|
آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی رضا صادقی با نام با اجازه خدا | رضا صادقی پس از اتفاقات خبرساز این روز‌ها و عدم پخش قطعه‌اش «با اجازه خدا» در تیتراژ برنامه «ماه عسل»در اعتراض به تهیه کنندگان این برنامه، این قطعه را به دوستدارانش تقدیم کرد|  دانلود در ادامه مطلب ...
ادامه مطلب [ چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی ,رضا صادقی با ,نام با اجازه خدا ,, ] [ 10:53 ] [ saeed ]
يه روز يه مرده ميره بيست سوالي بعدش چند نفر بهش ميگن جواب بيست كويت هست ولي تو همون اول نگو كه معلوم نشه..
بعدش از اونا مي پرسه: ميخواستم جاروبرقي بكشم و در حينش آهنگم بگوشم! آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از جادوگران به نام باقالی عرفانه که از اسم آهنگ مشخصِ دیس میباشد
دانلود در ادامه مطلب... ادامه مطلب [ سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب: آهنگ جدید,فوق العاده زیبا,آهنگ جدید و فوق العاده زیبا,جادوگران,باقالی عرفانه,دیس, ] [ 17:30 ] [ keivan ]
تازه وقتی بهشون میگی بابا اون شوتی که دیشب محمد پروین(از تیم گهر زاگرس)دقیقه ی 92 زد،نیم متر تو گل بود ..... بقیه در ادامه ی مطلب...دوستان فوتبالی پیشنهاد میکنم حتما بخونید!!! ادامه مطلب پرسیدم بارالها!چه عملی از بندگانت بیش از همه تو را به تعجب وا میدارد؟پاسخ آمد:اینکه شما تمام کودکی خودرا در ارزوی بزرگ شدن به سر میبرید و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به کودکی می گذرانید اینکه شما سلامتی خودرا فدای مال اندوزی میکنید وسپس تمام دارایی خودرا صرف بازگشت سلامتی می نمایید اینکه شما به قدری نگران آینده اید که حال را فراموش میکنید در حالی که نه حال را دارید نه آینده را این که شما طوری زندگی میکنیدکه گویی هرگز نخواهید مرد و چنان گورهایی شمارا گرد و غبار فراموشی در بر میگیردی که گویی هرگز زنده نبوده اید سکوت کردم و اندیشیدم،
پسر عموم چن روز پیش
بقیه در ادامه مطلب... ادامه مطلب دوران راهنمایی خدایا ماه رمضان را مثل جام جهانی هر چهار سال یک بار و هر بار در یک کشور برگذار کن و ما را در مرحله ی مقدماتی حذف بفرما. بعد دو سال رفتم خونه دوستم.داشتیم فیلم میدیدم.بهنوش بختیاری بازی میکرد،گفتم اینا که دماغشونو عمل میکنن خرهستنا،خداداده دیگه شما چرادس میزنید.دیدم دوستم سرخ شد. بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه محمد خودتی ؟ چندسال پيش از رو بيكاري با دوستامون يه بازي راه انداخته بوديم ميرفتيم تو يه محله و هرشب نوبت يكيمون ميشه كه با لگد بزنيم به در خونه ها بالخره نوبت به من رسيد از شانسم يه درتخته اي قديمي بود يه لگد محكم زدم در افتاد منم افتادم تو حياط خونه مال افغاني ها بود بيچاره ها همينجور داشتن نگام ميكردن يهو يكيشون حركت كرد منم هول شدم داد زدم و دويدم بيرون،تا الان دوستام به خاطر اون شب سوژم ميكنن خونه عموم بودیم،عموم به بچه ش میگه بابایی بسه دیگه بازیتو خاموش کن بزنم تلویزیون،بچه ش گفت 2 دقیقه دیگه بازی کنم خاموش میکنم
بقیه در ادامه مطلب... ادامه مطلب یه بنده خدایی هدفون مدفون میفرشون تعریف میکرد: اعتراف ميكنم بچه كه بودم اگه از دست كسي ناراحت ميشدم هروقت ميخواست بره حموم قبلش ميرفتم شامپو رو كف حموم خالي ميكردم كه بيفته مرگ مغزي شه یه شب که تا دیر وقت بیرون بودم وقتی داشتم به خونه برمی گشتم همه جا تاریک بود و توی کوچه کسی نبود پشت سر من یه موتوری که لباس سیاه تنش بود با کلاه کاسکت پیچید تو کوچه, یهو خوف برم داشت کیفم رو سفت چسبیدم و سرعتم رو زیاد کردم, وقتی به من نزدیک شد دیگه داشتم میدویدم با وحشت وارد ساختمون شدم دیدم اونم پیاده شده و داره دنبالم میاد قلبم تند تند میزد پله های ساختمون رو دوتا یکی بالا میرفتم وقتی به من رسید قلبم ایستاد و یه جیغ خفیف کشیدم, اون از من چندتا پله بالاتر رفت که باصدای من به طرفم برگشت اونجا بود که فهمیدم این یارو همسایه واحد بالاییمونه برگشت گفت خانوم اتفاقی افتاده؟ 1- کار که عار نیست! [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:لنگ,پرسپولیس سوراخ, ] [ 10:30 ] [ keivan ]
|
درباره وبلاگ  وبلاگی بسی دیدنی ، شنیدنی ، خواندنی ، تعریف کردنی و.... خلاصه ..... |
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||
تبادل
لینک هوشمند
